جدول جو
جدول جو

معنی باباش کندی - جستجوی لغت در جدول جو

باباش کندی
(کَ)
دهی از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل 42 هزارگزی شمال گرمی. در مسیر شوسۀ گرمی به یله سوار. جلگه، گرمسیر. سکنۀ آن 635 تن، شیعه و آب آن از رود بالهاری و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ)
دهی است از دهستان آجرلو بخش مرکزی شهرستان مراغه. در 65هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 9هزارگزی شمال خاوری شوسه میاندوآب به شاهین دژ در دره واقع شده و هوای آن معتدل است. 205 تن سکنه دارد که مذهب آنان شیعه و زبانشان ترکی است. آب آن از رود آجرلو و چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و حبوبات و بادام وشغل مردم آن زراعت و صنایع دستی مردم جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(لِ کَ)
دهی است از دهستان کله پوز بخش مرکزی شهرستان میانه که در 16 هزارگزی جنوب خاوری میانه و 2 هزارگزی راه شوسۀ میانه به زنجان واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 49 تن سکنه، آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و پنبه و برنج و شغل مردمش زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا